باران باش و نپرس پیاله‌ی خالی از آنِ کیست...

باران باش و نپرس پیاله‌ی خالی از آنِ کیست... باران باش و نپرس پیاله‌ی خالی از آنِ کیست...

هفدهم دی ماه ۱۴۰۳ نمایندگی آمل یک‌ مهمان ویژه داشت؛
مهمانی که بی‌آلایش به دفتر نمایندگی آمد... همراه با پدربزرگش... می‌گفت اگر به اینجا رسیدم حاصل زحمات اوست... از روزهای سخت زندگی گفت و از اینکه با ناملایمات زندگی به خوبی آشناست و هیچ‌گاه گذشته خود را فراموش نخواهد کرد... به ویژه زحماتی که پدر، پدربزرگ و مادربزرگ برایش کشیدند... و ناگهان مابین صحبت‌هایش از جا برخواست، در برابر چشم ما و دانش آموزان خم شد و بر دستان پدربزرگ بوسه زد تا هم رسم قدرشناسی را به زیبایی به جا آورد و هم به ما درس بزرگی داده باشد. از عشقش به شهر زادگاهش و همشهریانش گفت و اینکه دوست دارد در حد توانش برای کمک به آن‌ها قدم بردارد. او آمده بود تا از دنیای قهرمانی فراتر رفته و پا در وادی پهلوانی بگذارد... او آمده بود تا مشق عاشقی را با خط موزون مهربانی بر دفتر بنیادکودک بنگارد... پهلوان آملی فوتبال کشورمان ابوالفضل جلالی، بازیکن ارزنده تیم‌ ملی و استقلال تهران با سابقه حضور در جام جهانی مهمان بنیادکودک بود و در این دیدار پیراهن امضا شده خود را همراه کمک نقدی تقدیم موسسه کرد. این ستاره فوتبال ایران برای تداوم مهرمندی‌اش با تکمیل فرم همیاری، حمایت از چند دانش‌آموز بورسیه را نیز برعهده گرفت.
در پایان این دیدار افسانه اسدپور رییس نمایندگی آمل با اهدای تندیسی از حضور پرمهر ایشان تقدیر به عمل آورد.
 




 



نظرات کاربران سایت


فرم ارسال نظر:
* نام
تلفن تماس
* ایمیل  
آدرس وب سایت
* نظر